بیوگرافی جیپسی کینگ (gipsy king)
داستان کولیهای جیپسی کینگ با لوس ریوز بزرگ خاندان ریوز شروع میشود مردی هنرمند که در کار تجارت اسب همکار بی نظیری برای پدر Reyes" بود. لوس یکی از استادان چیره دست در نواختن گیتار به سبک فلامینگو "Rumba" و آوازخوانی بشمار میرفت او به صورت دوره گردی در خیابانها و کوچهها محبوبیتی بدست آورده بود سبک و سیاق زندگی جویز نشأت گرفته از کولیهای اسپانیایی بود با آیینها و ریشههای سنتی خاص آن مناطق. لوس علاوه بر همه این خصوصیات خانواده بزرگی داشت .5 پسر(نیکلاس، آندره، پاتیای، فرانکو و پال) و 6 دختر حاصل ازدواج او بود. او خیلی دوست داشت تا پسرانش نیز حرفه آبا و اجدادی او را بیاموزند به همین دلیل به محض اینکه پسرها به اندازه کافی بزرگ شدند او شروع به آموزش آنها کرد پسران نیز خیلی زود علاقه مند شدند. نیکلاس پسر لوس می گوید:" یک افسانه کولی هست که میگوید: وقتی زمان مرگ سردسته کولیها فرا میرسد او قبل از اینکه بمیرد زنان بادار قبیله را جمع می کند و برای آنها آواز میخواند و وقتی که اولین کودک بدنیا بیاید صاحب همان استعداد خواهد شد. دوران کودکیمان سرشار از شگفتی بود وقتی آنها روی صحنه میخواندند وقتی مردمی را میدیدیم که تا نیمههای شب دور آنها جمع می شدند و فریاد میزدند . هیجان زده میشدیم. ما میخواستیم مثل آنها باشیم، و خیلی سعی کردیم ، سیمهای زیادی پاره کردیم و دکمههای کی برد زیادی را شکستیم تا آموختیم. و حالا ما همان بچهها هستیم." و به این ترتیب آروزی دیرینه لوس به حقیقت پیوست و او یک گروه خانوادگی تشکیل داد پس از جدایی "دی پلاتا" برادر لوس آندره خوانندگی گروه را بر عهده گرفت و نیکلاس به گیتارنوازی پرداخت آنها اسم گروه را ابتدا (jose Reyes&los Reyes) گذاشتند.اما بعدها به جیپسی کینگ"gepsy king" تغییردادند. وی در این باره میگوید:" جیپسی کینگ در زبان اسپانیایی به معنای "سلطان کولیها" هست که ترکیبی از نام فامیلی و نام قبیله ای ما است.وقتی در آمریکا از ما و اصلیتمان میپرسیدند میگفتند: آه، شما همان جیپس کینگ هستید ما در واقع خیلی تصادفی یک اسم انگلیسی را یدک میکشیدیم". در خلال دهه 70 آنها به Arles روستای کوچکی در شمال فرانسه نقل مکان کردند و به اتفاق پسرعموها گروهی راتشکیل دادند که به سبک کولیها دائماً در حال کوچ بودند و در مناطق مختلف، خیابانها، کلوبها و سواحل دریا برای مردم ثروتمندی که برای گذران تعطیلات گرد آمده بودند به اجرای برنامه می پرداختند. " ما مجبور شدیم تا به یک زندگی کولی وار رو بیاوریم چرا که هیچ اجتماعی ما را نمی پذیرفت، ما زمانی در یک خانه ساکن شدیم که توانستیم پول کافی بدست بیاوریم البته باید یادآور شوم که برای اینکه فرزندانمان به مدرسه بروند باید آدرس مشخصی داشته باشیم اما وقتی که شما مرتب در حال کوچ هستید نمی توانید یک رابطه واقعی و اجتماعی با دیگران داشته باشید
" آوازه لوس و گروهش خیلی زود از خیابانهای پاریس فراتر رفت و کل فرانسه را در بر گرفت آنها خیلی زود توانستند ساختمانی برای خود تدارک ببینند و حمایت تهیه کننده مستقلی به نام ژاکوب تارتا را برای انتشار آلبومشان جلب کردند. به این ترتیب سال 1983 اولین آلبوم گروه به نام "Allegria' منتشر شد انتشار این آلبوم در شمال فرانسه با موفقیت روبرو شد اما در بعد جهانی نتوانست انتظاراتی را که مردم از گروه جیپسی کینگ داشتند برآورده کند و در واقع آلبوم اول با شکست تجاری بزرگی روبرو شد. پس از این شکست لوس دست به تغییراتی در ریتم و سازهای مورد استفاده در گروه زد وی همچنین توانست حمایت فرانسیس لالانی"Francis Lalane" را برای انتشار آلبوم دوم خود به دست آورد. و به این ترتیب آلبوم دوم را به نام "Luna de Fuego" را سال 1984 روانه بازار کرد که متاسفانه علیرغم همه تغییرات انجام گرفته این آلبوم نیز وضع بهتری نسبت به آلبوم اولی نتوانست به دست آورد. پس از انتشار دو آلبوم ناموفق گروه به اتفاق فرانسیس و انریکو ماسیاس"Macias" شروع به اجرای برنامه ده روزهای در شهر پاریس کردند که مورد استقبال قرار نگرفت اما نوار بدشانسیهای جوی بالاخره در سال 1986 پاره شد وقتی که مارتینز "claude martinez" تهیه کننده اهل فرانسه نمایش آنها در شهر Arles دید واز آنها خواست که در فستیوال فصلی که همه ساله در شمال فرانسه برگزار میشد شرکت کنند لوس پذیرفت و همان سال به جشنواره پیوست. پتانسیل بالای تجاری و استعداد نهفتهای که در گروه جیپسی کینگ بود باعث شد که مارتینز نبض گروه را به دست بگیرد او پس از توافقش با لوس بر سر پذیرفتن مدیریت مالی و هنری گروه دست به تغییرات عمده در گروه زد او شروع به مدرنیزه کردن گروه نمود و سبک گروه را با سبکهای جاز و راک ترکیب کرد وی همچنین نام گروه را از "jose&los" به "gepsy king" عوض کرد. " فلامینگو جوهره اصلی موسیقی اسپانیا است مثل جاز در جامعه آمریکا، برآمده از آلام و آرزوهای جامعه ماست. اما فلامنگو رومبا کمی عامیانه تر و شاید محبوبتر از فلامینگو است چرا که مهیج و سرگرم کننده است برخاسته از هوسها و دلخوشیهای زندگی ماست. اما من معتقدم که رشد و توسعه تکنولوژیهای جدید در سیستمهای ضبط و پخش، صرفنظر از همه تفاوتهای قومی و نژادی، موسیقیهای محلی را نیز تغییر خواهند داد." گروه با چهره جدیدش به استودیو بازگشت و سومین آلبوم به نام "Bamboleo" را ضبط نمود اما هیچ تهیه کنندهای حاضر به پخش آن نشد. "متاسفانه افراد کوتاه فکر در همه جا و از همه جا هستند ما مجبوریم موسیقی محلیمان را با وسایل روز و مدرن درآمیزیم اما ریتم و صدای ما هرگز تغییر نخواهد کرد و اگر روزی دوباره راه جادهها را در پیش بگیریم صدای ما همان خواهد بود. همیشه چیزهایی هست که توضیح دادنشان مشکل است چیزهایی که در خونتان، قلبتان و روحتان است چیزهایی که همه چیز شما هستند." بنابراین مارتینز تصمیم گرفت که آن را در سطح کوچکتری در شمال فرانسه منتشر کند. Bamboleo خیلی زود وارد کلوبهای شبانه شد و زبان به زبان بین مردم گشت تا اینکه سراسر پاریس را فراگرفت رادیو فرانسه اقدام به پخش این ترانه کرد و کم کم پرفروشترین آهنگ تابستان فرانسه شد. سال 1987 هزاران نفر از طرفداران گروه در پاریس گرد هم آمده بودند تا شاهد هنرنمایی آنها باشند این هنرنمایی با تخریب یک خانه به اوج رسید سال 1988 گروه اولین حضور خود را در بازارهای جهانی جشن گرفت . "کاملاً غیرمنتظره بود اما همانی بود که آرزو داشتیم باشد اولش از روبرو شدن با آن دنیای بیرون کمی نگران بودیم، از این گذشته ما میترسیدیم آنها پاسپورت ما را بگیرند و اجازه بازگشت به خانه را به ما ندهند!! اما حالا این زندگی ماست اسبها جای خود را به ماشینها دادهاند و ما به جاهای مختلفی سفر میکنیم و با مسائل اجتماعی، ادارات بیمه، مالیات و وکلا درگیریم حالا دیگر پلیسها پشت سر ما نیستند بلکه روبروی ما هستند. هر چند که کنار خانواده هایمان نیستیم اما آنها هدایای ما هستند." در حالیکه گروه در پشت صحنه درگیریهای مختلفی با تهیه کنندگان داشت اما همچنان سی دیهای آنها فروش بالایی به دست می آورد و جایگاه آنها در جدول پرفروشهای کانادا و استرالیا تثبیت میشد در همین زمانها یکی از پسرعموها که شایعات زیادی در مورد او وجود داشت مجبور به ترک گروه شد او به کمک برادرانش گروه دیگری را تاسیس کرد که به سبک و سیاق فولکوریک ادامه کار می دادند البته بر سر اسم گروه جیپسی کینگ بین دو گروه درگیریهای مختلفی روی داد که بالاخره سال 1995 با رای دادگاه به نفع لوس قائله تمام شد.
4 جولای 1991 ، 30 هزار نفر از مردم آمریکا در سنترال پارک شهر نیویورک گرد هم آمدند تا ترانههای آنها را از نزدیک بشنوند آنها مرتب فریاد میزدند و تقاضای اجرای مجدد برنامه را داشتند. همان سال گروه کنسرتی در اروپا برگزار کرد و سپس به ژاپن و استرالیا رفت. برای اجرای کنسرت آنها ابتدا به آمریکا و کانادا رفتند و با استقبال مردم مواجه شدند سپس سال 1995 به مسکو رفتند و در میدان سرخ این کشور به اجرای برنامه پرداختند بعد از این اجرا گروه به پاریس بازگشت و در حضور 10 هزار نفر از مردم به هم آوایی به سبک فلامنگو پرداختند . "بدبختیهای زندگی ما باعث شد که همه کنار هم جمع شویم تا بتوانیم از پس دردها و رنجهایمان برآییم. زبان گفتاری و نوشتاری که در مدارس یادمان می دادند برای ما گیج کننده بود از این رو ما به ادبیات شفاهی روی آوردیم و امروز ترانههای ما بیان کننده تاریخ و فرهنگ ماست. جوامع بسته از دنیای مدرن دور می مانند امروز هر کسی که به سن 14 سالگی می رسد یک تلفن همراه دارد یا می تواند در اینترنت با هر کس دیگری گفتگو کند چیزی که ما در آن روزگار نداشتیم اما حالا کودکان من نیز می توانند این چنین باشند." پس از کنسرت مسکو سومین آلبوم گروه به نام "Estellas" منتشر شد که در سطح جهانی با تحسین همه مواجه شد. آلبومهای بعدی "Tierra Gita na" و "Camps" یک سال بعد منتشر شدند. با ادامه موفقیتها، آنها به مدت 10 سال در صدر جدول پرفروشترینهای جهان قرار داشتند. خانه بدوشان جیپسی کینگ پس از بازگشت به خانه سال 2004 آخرین آلبومشان به نام Roots را که در یک خانه قدیمی در فرانسه تهیه شده بود روانه بازار کردند. این آلبوم نشانه بازگشت آنها به ریشههای اصیل خانوادگی و قومی بود. نیکلاس در جواب تاثیر خانواده در زندگیش میگوید:" ما مرتب در حال سفر بودیم اما هرگز دور از خانواده نبودیم مادرم می خواست هر روز ما و خانوادهاش را ببیند و ما همه به او نیاز داشتیم او بهترین آشپز دنیا بود. و اما برای میلیونها طرفداری که ترانههای ما را گرفتند و گوش دادند میگویم: همه شما را دوست داریم.
آلبومها
1983 : ماهی از آتش Luna De Fuego
1986 : Allegria
1988: سلطاتین کولیGipsy kings
1989: Mosaique
1993: عشق و اختیار Love & Liberty
1996: سرزمین کولی Tierra Gitana
1997: نقشه Compas
1998: ترانه ای از عشق Cantos De Amor
2001: ما کولی هستیم Somos Gitanos
2004:ریشه ها Roots